دنياى شادى و خنده
اس ام اس-جك-عكس-كشتى كج -
 
دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 20:9 ::  نويسنده : اميرعلى

 به نظرتون باباهه چی میگه بهش؟

نظرتون رو درباره ی حرف این باباهه برام بنویسین!

آقایون زود باشین استعدادتون رو بریزن تو وبم ، داریم از خانوما کم میاریم هــــا !!

 

دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 20:5 ::  نويسنده : اميرعلى

 به نظرت دانشگاه آزاده ؟

 


خدا وجود نداره!

استاد سر کلاس گفت کسی خدا رو دیده؟ همه گفتند :  نه  !! 

 استاد گفت کسی صدای خدا را شنیده ؟ همه گفتند : نـــــه  !! 

استاد گفت کسی خدا را لمس کرده؟ همه گفتند : نــــــــــه  !! 

.

     استاد گفت پس خدا وجود ندارد 

.

یکی از دانشجویان بلند شد و گفت :

کسی عقل استاد را دیده ؟ همه گفتند :  نـــــه  !!!

 کسی صدای عقل استاد را شنیده ؟ همه گفتند : نــــــــه !!!

 کسی عقل استاد را لمس کرده ؟ همه گفتند :  نــــــــــــــــه !!!

 دانشجو گفت پس استاد عقل نداره !!! 


دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 19:15 ::  نويسنده : اميرعلى

 خرید شوهر

 

یک مرکز خرید وجود داشت که زنان می توانستند به آنجا بروند و مردی را انتخاب کنند که شوهر آنان باشد.

این مرکز، پنج طبقه داشت و هر چه که به طبقات بالاتر می رفتند خصوصیات مثبت مردان بیشتر میشد.

اما اگر در طبقه ای دری را باز می کردند باید حتما آن مرد را انتخاب می کردند و اگر به طبقه ی بالاتر

می رفتند دیگر اجازه ی برگشت نداشتند و هرکس فقط یک بار می توانست از این مرکز استفاده کند.

روزی دو دختر که با هم دوست بودند به این مرکز خرید رفتند تا شوهر مورد نظر خود را پیدا کنند.


 

در اولین طبقه، بر روی دری نوشته بود: " این مردان، شغل و بچه های دوست داشتنی دارند.”

دختری که تابلو را خوانده بود گفت: “خوب، بهتر از کار داشتن یا بچه نداشتن است ولی دوست دارم ببینیم بالاتری ها چگونه اند؟ ”

پس به طبقه ی بالایی رفتند…

در طبقه ی دوم نوشته بود: “ این مردان، شغلی با حقوق زیاد، بچه های دوست داشتنی و چهره ی زیبا دارند.”

دختر گفت: “هوووومممم… طبقه بالاتر چه جوریه…؟ ”

طبقه ی سوم: “ این مردان شغلی با حقوق زیاد، بچه های دوست داشتنی و چهره ی زیبا دارند و در کارهای خانه نیز به شما کمک می کنند.”

دختر: “وای…. چقدر وسوسه انگیر… ولی بریم بالاتر.” و دوباره رفتند…

طبقه ی چهارم: “ این مردان شغلی با حقوق زیاد و بچه های دوست داشتنی دارند.

دارای چهره ای زیبا هستند. همچنین در کارهای خانه نیز به شما کمک می کنند و اهداف عالی در زندگی دارند”

آن دو واقعا به وجد آمده بودند…

دختر: “وای چقدر خوب. پس چه چیزی ممکنه در طبقه ی آخر باشه؟”

پس به طبقه ی پنجم رفتند…

آنجا نوشته بود:

“ این طبقه فقط برای این است که ثابت کند زنان راضی شدنی نیستند!

از این که به مرکز ما آمدید متشکریم و روز خوبی را برای شما آرزومندیم! ”

 

 

زن باهوش و آرزو

 

 

روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد. او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است.

قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم .
زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت : “متشکرم” ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛ هر آرزویی داشته باشی شوهرت ۱۰ برابر آن را میگیرد.
زن گفت : اشکال ندارد !

زن برای اولین آرزویش میخواست که زیباترین زن دنیا شود !


قورباغه اخطار داد که شما متوجه هستید با این آرزو شوهر شما نیز جذابترین مرد دنیا می شود و تمام زنان به او جذب خواهند شد ؟


زن جواب داد : اشکالی ندارد من زیباترین زن جهان خواهم شد و او فقط به من نگاه میکند !

بنابراین اجی مجی ……. و او زیباترین زن جهان شد !
برای آرزوی دوم خود، زن میخواست که ثروتمندترین زن جهان باشد !

قورباغه گفت : این طوری شوهرت ثروتمندترین مرد جهان خواهد شد و او ۱۰ برابر از تو ثروتمندتر می شود.

زن گفت اشکالی ندارد ! چون هرچه من دارم مال اوست و هرچه او دارد مال من است …
بنابراین اجی مجی ……. و او ثروتمندترین زن جهان شد !
سپس قورباغه از آرزوی سوم زن سوال کرد و او جواب داد : من دوست دارم که یک سکته قلبی خفیف بگیرم و شوهرم…!!!

نتیجه داستان :
زنان زرنگ هستند بنابراین با آنها در نیفتید !

قابل توجه خانمها :
همین جا توقف کنید و همچنان حس خوبی داشته باشید !!!

.

.

.

.

.

.

قابل توجه آقایان : 
مرد سکته قلبی، ۱۰ برابر خفیف تر از زن خود را گرفت !
نتیجه داستان :
نکته : اگر شما زن هستید و همچنان در حال خواندن هستید فقط این را میرساند که زن ها هیچ وقت حرف آدم را گوش نمیدهند

 

پیرمرد و بچه ها 

 

 

 

یک پیرمرد بازنشسته خانه ی جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته ی اول همه چیز به خوبی و خوشی گذشت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه پس از تعطیلی کلاس ها ۳ تا پسر بچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند هر چیزی که در خیابان افتاده بود شوت می کردند و سروصدای عجیبی به راه انداختند.

 

 

 

این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد مختل شده بود. این بود که پیرمرد تصمیم گرفت کاری بکند. روز بعد که مدرسه تعطیل شد دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا کرد و به آنها گفت : بچه ها! شما خیلی بامزه هستید از این که می بینم اینقدر بانشاط هستید خوشحالم من هم که به سن شما بودم همین کار را می کردم. حالا می خواهم لطفی در حق من بکنید من روزی ۱۰۰۰ تومن به شما می دهم که بیایید اینجا و همین کار را بکنید بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه دادند. تا آن که چند روز بعد پیرمرد به آنها گفت: ببینید بچه ها متاسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمی توانم روزی ۱۰۰ تومن بیشتر بهتون بدم. از نظر شما اشکالی نداره؟
بچه ها با تعجب و ناراحتی گفتند: صد تومن!؟ اگه فکر می کنی به خاطر ۱۰۰ تومن حاضریم این همه بطری و نوشابه و چیزهای دیگر را شوت کنیم کور خوندی ما نیستیم!

 

از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه جدیدش به زندگی ادامه داد.

 

 

دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 19:1 ::  نويسنده : اميرعلى

 داستان کوتاه خنده دار

 

 

 

 

(بوسه) 

مردی به همسرش این گونه نوشت:

عزیزم این ماه حقوقم را نمی توانم برایت بفرستم به جایش 100 بوسه برایت فرستادم. 

عاشقتم اميدوارم حالت خوب باشه 

همسرش بعد از چند روز اینجوری جواب داد : 

عزیزم از اینکه 100 بوس  برام فرستادی نهایت تشکر را می کنم . ریز هزینه ها :

1) با شیر فروش به 2 بوس به توافق رسیدیم.

2) معلم مدرسه بچه ها با 7 بوس به توافق رسیدیم ! 

3) صاحب خانه هر روز می اید و 2-3 بوس از من می گیرد .

5) با سوپر مارکتی فقط با بوس به توافق نرسیدیم بنابرین من آیتم های دیگری هم به او دادم. 

5) سایر موارد 40 بوس . 

نگران من نباش!!  هنوز 35 بوس دیگر برایم باقی مانده که امیدوارم بتونم تا اخر این ماه با اون سر کنم .

    

 

(شوخی دکتر)

 

مردی جوان در راهروي بيمارستان ايستاده ، نگران و مضطرب در انتهای کادر در بزرگي ديده مي شود با تابلوی اتاق عمل . چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح با لباس سبز رنگ از آن خارج مي شود . مرد نفسش را در سينه حبس مي کند . دکتر به سمت او مي رود مرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند . دکتر: واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کرديم تا همسرتون رو نجات بديم . اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون براي هميشه فلج شده . ما ناچار شديم هر دو پا رو قطع کنيم، چشم چپ رو هم تخليه کرديم . بايد تا آخر عمر ازش پرستاري کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی . روي تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زيرش رو تميز کنی و باهاش صحبت کنی . اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش رو برداشتیم ؛ مرد سرش گيج می رود و چشمانش سياهی می رود . با ديدن اين عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه مرد می گذارد و  ...
دکتر: هه !! شوخی کردم ، زنت همون اولش مرد ؟ !!!

   

 

(عاشق)

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم . دختر لبخندی زد و گفت ممنونم . تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد ... حال دختر خوب نبود ... نیاز فوری به قلب داشت ... از پسر خبری نبود ... دختر با خودش میگفت : میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی ... ولی این بود اون حرفات ... حتی برای دیدنم هم نیومدی ... شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم ... آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید ...

چشمانش را باز کرد . دکتر بالای سرش بود . به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده . شما باید استراحت کنید ... درضمن این نامه برای شماست . دختر نامه رو برداشت ولی اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد . بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود : سلام عزیزم . الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام . از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم . پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم ... امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه .                         (عاشقتم تا بینهایت)

    

 

(عریان)

یه روز یه خانوم حاجی بازاری خونه ش رو مرتب کرده بود و دیگه می خواست بره حمام که ترگل ورگل بشه برای حاج آقاش . تازه لباس هاش رو در آورده بود و می خواست آب بریزه رو سرش که شنید زنگ در خونه رو می زنند از پنجره ی حمام نگاه میکنه و میبینه حسن آقا کوره ست . بنابراین با خیال راحت همون جور لخت میره پشت در و در رو برای حسن آقا باز می کنه .حاج خانوم هم خیالش راحت بوده که حسن آقا کوره ، در رو باز می کنه که بیاد تو چون از راه دور اومده بوده و از آشناهای قدیمی حاج آقا و حاج خانوم بود تعارفش میکنه و راه میوفته جلو و از پله ها میره بالا و حسن آقا هم به دنبالش درضمن بهش میگه: خب خوش اومدی حسن آقا. صفا آوردی! این طرفا؟ حسن آقا سرخ و سفید میشه و جواب میده: والله حاج خانوم عرض کنم خدمتتون که چشمام رو تازه عمل کردم و اینم شیرینیشه که آوردم خدمتتون !!!

    

(نژاد انسان ها)

روزی دختر کوچولویی از مادرش پرسید مامان  نژاد انسان ها از کجا اومد ؟ مادر جواب داد  خداوند آدم و حوا را خلق کرد. اون ها بچه دار شدند و این جوری نژاد انسان ها به وجود اومد دو روز بعد دخترک همین سوال رو از پدرش پرسید. پدرش پاسخ داد: خیلی سال پیش میمون ها تکامل یافتند و نژاد انسان ها پدید اومد . دختر کوچولو که گیج شده بود نزد مادرش رفت و گفت : مامان؟ تو گفتی خدا انسان ها رو آفرید ولی بابا میگه انسان ها تکامل یافته ی میمون ها هستند من که نمی فهمم !
مادرش گفت: عزیز دلم خیلی ساده است. من بهت در مورد نژاد و نسل خودم گفتم و بابات در مورد نسل خودش !!!

   

(زن پیتر و همسایه)

بلافاصله بعد از اينکه زن پيتر از زير دوش حمام بيرون اومد پيتر وارد حمام شد . همون موقع زنگ در خونه به صدا در اومد . زن پيتر يه حوله دور خودش پيچيد و رفت تا در رو باز کنه ؛ همسايه شون ، رابرت ، پشت در ايستاده بود . تا رابرت ، زن پيتر رو ديد گفت : همين الان 1000دلار بهت ميدم اگه اون حوله رو بندازي زمين ! بعد از چند لحظه تفکر زن پيتر حوله رو ميندازه و رابرت چندین ثانيه تماشا مي کنه و لذت میبره . خلاصه دیگه 1000 دلارو به زن پيتر ميده و ميره !! زن دوباره حوله رو دور خودش پيچيد و به حمام برگشت . پيتر پرسيد : کي بود زنگ زد ؟ زن جواب داد : رابرت همسايه مون بود . پيتر گفت :   خوبه !!   چيزي در مورد 1000 دلاري که به من بدهکار بود نگفت ؟

   

(شوخی شوخی جدی میشه)

روزی روزگاری یک زن انگلیسی قصد می‌کنه تا یک سفر دو هفته‌ای به ایتالیا داشته باشه ، شوهرش اون رو به فرودگاه می‌رسونه و واسش آرزو می‌کنه که سفر خوبی داشته باشه . زن میگه : چی دوست داری سوغاتی واست بیارم؟ مرد می‌خنده و میگه : یه دختر ایتالیایی ! زن هیچی نمی‌گه و سوار هواپیما می‌شه و می‌ره . دو هفته بعد وقتی که زن از مسافرت برمی‌گرده، مرد توی فرودگاه به استقبالش می‌ره و بهش می‌گه : خب عزیزم مسافرت خوب بود ؟ زن : ممنون، عالی بود . مرد به شوخی می‌پرسه : خب سوغاتی من چی شد پس؟ زن : کدوم سوغاتی؟  مرد : همونی که ازت خواسته بودم ... دختر ایتالیایی ... زن جواب می‌ده: آهان! اون رو می‌گی؟ راستش من  هر کاری که از دستم بر می‌آمد انجام دادم ،  حالا باید 9 ماه صبر کنیم تا ببینیم پسر می‌شه یا دختر ؟؟؟

   

 

(داستان یقین، انتخاب و تردید !!!)
روزی بودا در جمع مریدان خود نشسته بود که مردی به حلقه آنان نزدیک شد و از او پرسید: آیا خداوند وجود دارد ؟ بودا پاسخ داد : آری، خداوند وجود دارد.

 

ظهر هنگام و پس از خوردن غذا، مردی دیگر بر جمع آنان گذشت و پرسید: آیا خداوند وجود دارد ؟  بودا گفت : نه، خداوند وجود ندارد. اواخر روز، سومین مرد همان پرسش را به نزد بودا آورد. این بار بودا چنین پاسخ داد: تصمیم با خود توست. در این هنگام یکی از مریدان، شگفتزده عرضه داشت: استاد، امری بسیار عجیب واقع شده است. چگونه شما برای سه پرسش یکسان، پاسخ های متفاوت می دهید؟ مرد آگاه گفت: چونکه این سه، افرادی متفاوت بودند که هر یک با روش خود به طلب خدا آمده بود: یکی با یقین، دیگری با انکار و سومی هم با تردید !!!
 
 

 

دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 18:51 ::  نويسنده : اميرعلى
دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 18:40 ::  نويسنده : اميرعلى

 

چرا نباید به یک رستوران 5 ستاره رفت؟

 

 

 

 


 

 

 

 

گارسون : چه میل دارید؟ آب میوه؟ سودا؟ شکلات؟ مایلو (شیر شکلات)؟ یا قهوه؟

 مشتری : لطفا یک چای !

گارسون : چای سیلان؟ چای گیاهی؟ چای بوش؟ چای بوش و عسل؟ چای سرد یا چای سبز؟ 

مشتری: سیلان لطفا

گارسون: چه جور میل دارید؟ با شیر یا بدون شیر؟

مشتری: با شیر لطفا

گارسون: شیر؟ پودر شیر یا شیر غلیظ شده؟

مشتری: شیر غلیظ شده لطفا

 گارسون: شیر بز، شیر شتر یا شیر گاو؟

مشتری: لطفا شیر گاو.

 گارسون: شیر گاوهای مناطق قطبی یا شیر گاوهای آفریقایی؟

مشتری: فکر کنم چای بدون شیر بخورم بهتره

 گارسون: با شیرین کننده میل دارید یا با شکر یا با عسل؟

مشتری: با شکر

 گارسون: شکر چغندر قند یا شکر نیشکر؟

مشتری: با شکر نیشکر لطفا

 گارسون: شکر سفید، قهوه ای یا زرد؟

مشتری: لطفا چای را فراموش کنید فقط یک لیوان آب به من بدهید

گارسون: آب معدنی یا آب بدون گاز؟

مشتری: آب معدنی

 گارسون: طعم دار یا بدون طعم؟

مشتری: ای بمیـــــــــــری الهــــــــی!!

 ترجیح میدم از تشنگی بمیرم فقط به شرط اینکه تو خفه شی و گورتو گم کنی


 

دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 18:34 ::  نويسنده : اميرعلى

 بدون شررح

 
emoticon,smiley,face,emotion
 

 

 

دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 18:26 ::  نويسنده : اميرعلى

 روانشناسی شخصیت

با ۷ سوال ساده شخصیت خود را کشف کنید :

 



به سوالات زیر با دقت و صادقانه پاسخ بدهید و در پایان تعبیر پاسخ هایتان را مشاهده بفرمائید...

1-دریا را با كدام یك از ویژگی های زیر تشریح می‌كنید؟
آبی تیره، شفاف، سبز، گل‌آلود

2- كدام یك از اشكال زیر را دوست دارید؟
دایره، مربع یا مثلث

3-
 فرض كنید در راهرویی راه می‌روید. دو در می‌بینید. یكی در 5 قدمی سمت چپ تان و دیگری در انتهای راهرو. هر دو در باز هستند. كلیدی روی زمین درست جلوی شما افتاده است. آیا آن را بر می‌دارید؟

4-
 رنگهای روبرو را به ترتیب اولویتی كه برایتان دارند بگویید . قرمز،  آبی، سبز، سیاه و سفید

5- دوست دارید در كدام قسمت كوه باشید؟

6-
 در ذهنتان اسب چه رنگی است؟
قهوه‌ای، سیاه یا سفید

7- توفانی در راه است. كدامیك را انتخاب می‌كنید: یك اسب یا یك خانه؟

جواب در ادامه مطلب:




ادامه مطلب ...
دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 18:19 ::  نويسنده : اميرعلى

 پ نه پ

رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم ...
یارو میپرسه نذریه؟
پَ نه پَ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش !
--------------------------------------------------------------------------
دارم کباب درست میکنم رو منقل و سیخای کبابو میگردونم ...
اومده خودشو لوس کرده با لحن بچه گونه میگه عشقم داری کباب درست میکنی؟
پَ نه پَ دارم فوتبال دستی بازی میکنم
 -------------------------------------------------------------------------
سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون گفتم مرسی آقا ...
می گه پیاده می شین؟
پَ نه پَ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد
 -------------------------------------------------------------------------
هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم ...
آمپولارو دادم به پرستاره ...میگه آمپول بزنم؟
پَ نه پَ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!
--------------------------------------------------------------------------
به دوستم میگم من عاشق این ماشین شاسی بلندام ...
میگه منظورت پرادو و رونیزو ایناست؟
پَ نه پَ منظورم کامیونو تراکتورو ایناست !
 -------------------------------------------------------------------------
تو اتاق نشسته بودیم یهو لامپ ترکید مامانم گفت یعنی سوخت؟
گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ باد اضافیش بود که در کرد
------------------------------------------------------------------------
بابام میگه چرا زیر چشمات سیاه شده....دعوا کردی ؟؟ پ نه پ دیدم روز درختکاریه گفتم یه بادمجون هم اینجا بکارم !!
 -------------------------------------------------------------------------
کبوتر اولی: بق بقو ...
کبوتر دومی: بق بقو؟
کبوتر اولی: پَ نه پَ قوقولی قوقو !!...........
 -------------------------------------------------------------------
دانشگاه بودم.رفتم تو کلاس خالی نشستم.نیم ساعت بعد یه دختره اومده تو می گه ببخشید اینجا کلاسه؟ پـَـــ نــه پـَـــ اینجا طویله همایونیه منم بابا عتیم دارم موقعیتی که توش قرار گرفتمو می سنجم.
 -------------------------------------------------------------------------
 رفتم سوپر مارکت میگم یه نوشابه بزرگ بده ... میگه یعنی خانواده باشه ؟!
پَ نه پَ مجردم بود اشکالی نداره ... فقط محجوب باشه ... اهل نماز و روزه
  ------------------------------------------------------------------------
رفتم دندونپزشکی به دکتره میگم آقای دکتر این دندون عقلم کج دراومده ... اومدم حسابشو برسی!
دکتره میگه یعنی میگی بکشمش؟!
پَ نه پَ گفتم دکتری ... یکم نصیحتش کنی بلکه به راه راست هدایت شه
--------------------------------------------------------------------------
رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناری‌های نر و مادتون کدومان ؟
میگه میخوای بخری ؟
پَ نه پَ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه
 
-------------------------------------------------------------------------
 صبح دیرم شده به مامانم میگم یه سیب برام بیار، میگه  الان میخوای بخوری
پـَـــ نــه پـَـــ میخوام کله سحری چک کنم ببینم قانون نیوتن هنوز سر جاشه یا نه.
 -------------------------------------------------------------------------
میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟سرخ پوسته
گفت پـَـــ نــه پـَـــ  ژاپنه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم !!!
--------------------------------------------------------------------------
اومدم به بابام میگم بابا پول بده، میگه مگه پولات تموم شده؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با اون یه ذره پول تو جیبی رفتم یه بنز خریدم، بقیشم گذاشتم بانک!
میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ با اون دست فرمونت میخوای پول بنزم بهت بدم لابد؟!!!
میگم شما هم مگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ رو بلدی؟! میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ ! فقط تو بلدی !!!

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تو اينجا فقط ميخندى خنده خنده خنده خنده و آدرس amiralix88.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 23
بازدید کل : 5974
تعداد مطالب : 161
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1

Alternative content




alert(".شما از این بلاگ خوشت نمیاد");
alert("..!یا از من خوشت نمیاد؟");
alert(".....!یعنی اینکه ازم نفرت داری ");
alert("چرا...؟ ");
alert("زشتم یا بدقیافه هستم");
alert("یا اینکه مطالب اینجا چرت و پرت");
alert("...عیب نداره بچه ای.. بزرگ میشی خوب میشی");
alert("چی از نویسندش بدت میاد...؟");
alert("آخه مگه تو نویسندش رو میشناسی...؟");
alert("... بچه به این خوبی .... تمیزی.... خوشکلی");
alert(" .... بد اومدن نداره که ");
alert("خیلی بی ذوقی");
alert("خوب حالا میخوای چی کار کنی...؟");
alert("نظرت رو عوض میکنی یا نه ...؟");
alert("حرفت رو پس میگیری یا نه...؟");
alert("می دونی چیه ...؟؟");
alert("اگه نظرت را تغییر بدی کاریت ندارم ...");
alert("... و الا .... یه روغنی برات میپزم که شیش تا آش از بغلش بزنه بیرون ");
alert("یک کم فکر کن...");
alert("....");
alert(".....");
alert("چی شد...؟؟");
alert("نظرت عوض شد...");
alert("می دونستم که کم میاری...!!");
alert(".... خسته شدی نه");
alert("... خوب دیگه کنجکاوی این درد سر ها رو هم داره دیگه ");
alert(" ....اگه حرفی برای گفتن داشتی حتمن حتمن حتمن اونو تو قسمت نظرات بگو ... ");
alert("خوب... حالا چی ... حرفی برای گفتن داری ...؟");
alert("آهان...بدون حضور وکیلت حرف نمیزنی...؟");
alert("...خوب دیگه هر جور راحتی...");
alert("!... ....تواز همون اول که روی این کلید رو خوندی باید میفهمیدی که موضوع از چه قراره.... ");
alert("حالا که گوشی دستت اومده میفهمی که تو چه دامی افتادی ...؟");
alert("!... ...ولی الان دیگه سودی نداره ...");
alert("باید صبرکنی تا حرفام تموم بشه...");
alert("تقصیر خودته...");
alert("... میخواستی فوضولی نکنی...");
alert("به من چه...");
alert("پررو بازی در نیار...");
alert("وگرنه بد میبینیا");
alert("نه بابا شوخی کردم ... بیا با هم دوست باشیم... یه جک بگم ...؟؟");
alert("*** یه روز یکی خودشو میزنه به اون راه گم میشه *** ");
alert("***البته اون یارو از بلاگ من بدش میو مده***");
alert("... میدونم که از کارت پشیمون شدی ولی...");
alert("چاره ای نیست... چه بخوای چه نخوای...باید");
alert("صبر کنی تا حرفام تموم بشن");
alert("...دلم برات میسوزه...!");
alert("آخه میونی ... خوب نمیدونی دیگه");
alert(".......حالا حالا ها اینجا مهمون ما هستی.... ");
alert("خسته شدی.. چی ناراحت شدی...؟");
alert("خوب تازه داره ازت خوشم میاد");
alert("خوب تازه داره ازت خوشم اومده");
alert("حتما پیش خودت میگی من من چه سیریشم");
alert("آره تو حق داری چون همه همینو به من میگن");
alert("خوب چی کار کنم من خیلی دوستت دارم ...");
alert("راستی می خوای یه سایت بهت معرفی کنم ؟");
alert(" سایتی که الآن معرفی می کنم آخرشه");
alert("یک جا یادداشت کن ... چون چیزای خیلی جالبی توشه ... کدهای جاوای توپی توشه ... مثل همینی که الآن تو باحاش سر کاری...دانلود موزیک ، نرم افزار ، هر چی واسه موبایل بخوای و . . .");
alert("WWW.JY.2IR.IR");
alert("یادداشت کردی ؟");
alert("نه ؟!!!!");
alert("یادداشت کن که اگه یادداشت نکنی اصلا نمیرم،برای اینکه من برم باید بری تو این سایت ");
alert("WWW.JY.2IR.IR");
alert("خوب اگه رفتی تو سایت من کم کم رفع زحمت میکنم");
alert("این کد هم تو این سایت که گفتم هست میتونی باهاش ملتو سر کار بزاری");
alert("اوه راستی من تاره حروف الفبای انگلیسی را یاد گرفتم که از حفظ بخونم");
alert("می خوای برات بخونم ؟");
alert("باشه الآن می خونم");
alert("a");
alert("b");
alert("c");
alert("d");
alert("e");
alert("f");
alert("g");
alert("h");
alert("i");
alert("j");
alert("k");
alert("l");
alert("m");
alert("n");
alert("o");
alert("p");
alert("q");
alert("r");
alert("s");
alert("t");
alert("u");
alert("w");
alert("x");
alert("y");
alert("z");
alert("حال کردی همشو درست خوندم");
alert("آخه وقتی بچه بودم مامانم بهم می گفت تو نابغه میشی");
alert("الآن من نابغه هستم");
alert("تو باید به من افتخار کنی");
alert("حتما تا الآن خیلی خسته شدی مگه نه ؟");
alert("هو چرا فحش میدی ؟ .... خسته شدی که شدی به درک ... فحش نده و گر نه بد میبینی ها");
alert("اگه تو فحش ندادی پس کی فحش داد؟؟؟؟");
alert("آهان پس کسی فحش نداده ... پس یعنی الکی جوش آوردم مگه نه ؟");
alert("خوب بیا حرفو عوض کنیم");
alert("راستی ببینم تو وبلاگ داری ؟");
alert("اگه داری دوست داری کد اینو بذاری تو وبلاگت ؟ ؟ ؟ ");
alert("خوب اگه دوست داری آدرس کد اینه");
alert("http://WWW.JY.2IR.IR");
alert("خوب یادداشت کردی ؟");
alert("تو سایت برو قسمت کد های جاوا ، کدو پیدا میکنی،کدهای دیگه هم هست.");
alert("وای چه حالی میده آدم اینطوری بره سر کار");
alert("تقصیر خودت بود می خواستی کلیک نکی");
alert("راستی دختری یا پسر ؟");
alert("خودتو معرفی کن");
alert("اصلا به من چه که تو کی هستی");
alert("راستی یک سوال دارم ؟");
alert("تا حالا عاشق شدی ؟");
alert("اگه عاشق شدی خاک تو سرت");
alert("آخه عزیز بزار سنت 2 رقمی بشه بعد عاشق بشو");
alert("بذار یک چیزی بگم بخندیم");
alert("ی قشنگ تر از پریا ...شبها تو چت نری ها......اگه رفتی تو روم نری ها........اگه رفتی پی ام ندی ها...........اگه دادی ای اس ال ندی ها..........اگه دادی........اصلا به جهنم هر غلطی می خوای بکن");
alert("از ترکه می پرسن 12 فروردین چه روزیه؟ می گه روزی که می ریم جا می گیریم واسه 13 به در");
alert("تو جیگر منی - عشق منی - همه کسمی - وجودمی - ماه منی - عمر منی - نور منی - روح منی ");
alert("تو جیگر منی - عشق منی - همه کسمی - وجودمی - ماه منی - عمر منی - نور منی - روح منی خمینی - بن شکنی خمینی");
alert("بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ... فکر نکن فکر تو بودم داشتم اونجا ول می گشتم");
alert("خوب بگو ببینم خوشت اومد یا نه ؟");
alert("نه !!!");
alert("تو بی خود میکنی خوشت نمی یاد");
alert("باید خوشت بیاد");
alert("حالا با من تکرار کن");
alert("از این جکها که گفتی خوشم اومده");
alert("آهان حالا شدی یک بچه خوب");
alert("به سلاحت هست هر چی من میگم گوش کنی ...");
alert("چون فعلا من رئیس تو هستم");
alert("و چون زورم زیاد تو نمی تونی از دستورات من سر پیچی کنی");
alert("حالا خودمونیم جک هاش بیمزه بودن");
alert("راستی فکر کنم دیگه پرو شده باشی");
alert("آره دیگه پرو شدی ");
alert("میدونی واسه چی ؟");
alert("واسه این که دیدی زیاد دارم باهات حرف می زنم فکر کردی خیلی مهمی");
alert("حالا که این طور شد دیگه چیزی نمی گم");
alert("");
alert("");
alert("");
alert("");
alert("");
alert("");
alert("");
alert("");
alert("ه ه ه فکر کردی منظورم از این که چیزی نمی گنم یعنی می خوام برم ؟");
alert("پاک در اشتباهی");
alert("تازه من می خوام از 1 تا 1000 برات بشمرم");
alert("1");
alert("2");
alert("3");
alert("4");
alert("5");
alert("6");
alert("7");
alert("8");
alert("9");
alert("10");
alert("11");
alert("12");
alert("چیه به همین زودی خسته شدی ؟");
alert("13");
alert("14");
alert("15");
alert("16");
alert("17");
alert("18");
alert("19");
alert("20");
alert("حالا تازه شده 20 ... فکر کنم تا فردا شب هم به 1000 نرسه");
alert("21");
alert("22");
alert("23");
alert("24");
alert("25");
alert("26");
alert("راستی تو هم میتونی باهام تکرار کنی ... ");
alert("27");
alert("28");
alert("29");
alert("30");
alert("31");
alert("32");
alert("33");
alert("هو مگه با تو نیستم میگم با من تکرار کن ... حالیت شد ؟");
alert("34");
alert("35");
alert("36");
alert("37");
alert("38");
alert("39");
alert("40");
alert("دلم برات میسوزه ... خداییش خیلی نا مردیه اگه بخوام تا 1000 بشمرم");
alert("باشه من میرم فقط بدون دلم برایت سوخت و رفتم ");
alert("امیدوارم از دستم دلگیر نشده باشی");
alert("راستی سایتی که بهت داده بودم ، دوباره میدم که بری توش خیلی چیزای جالبی داره");
alert("WWW.JY.2IR.IR");
alert("دانلود موزیک");
alert("دانلود نرم افزار و بازی");
alert("دانلود تم ، نرم افزار ، انواع بازی ، کلیپ و آهنگ برای موبایل");
alert("جوک و اس ام اس");
alert("ترفند");
alert("و بالاخره :: کدهای جاوا:: که اخیرا اضافه شده");
alert("WWW.JY.2IR.IR");
alert("WWW.JY.2IR.IR");
alert("خوب دیگه ما رفتنی شدیم ... امیدوارم از دستم ناراحت نباشی ... هر بدی از ما دیدی حلال کن");
alert("خدانگهدار دوست عزیز");
alert("Power full & Design by :Javad Yousefi in WWW.JY.2IR.IR");" type="button" size="18" value="یک موقع خر نشی رو من کلیک کنی" />





Powered by :
WWW.JY.2IR.IR